آیا حیوان ناطق برازنده ماست ؟ (2)
همراهان عزیز ؛
همانگونه که در قسمت اول بیان شد ، انسان دارای دو بعد شخصیتی از نظر تنزل و تقرب به درگاه خداوندی است . چرا که در سوره مبارکه اسرا با عبارت " اسری بعبده لیلاً من المسجدالحرام الی المسجد الاقصی ... " بنده ای از بندگان خویش را که مایه کرامت انسان و جهان هستی است به جایگاه خداوندی خود ارتقاء می دهد و او را در مقام قرب خود سکنی می دهد و در جایی دیگر از انسان به حیوانات بلکه از آن پست تر تعبیر کرده است . اینگونه تعابیر برای انسان آنها از جانب خالق او نشانده دو فاکتور مهم در وجود اوست :
1. اختیار که تنها و تنها خاص انسان است و هیچ موجودی در عالم امکان از آن بهره مند نیست .
2. انسان قابلیت پردازش به هر دو بعد را دارد که یک سر آن به خدا و یک سر آن به خود منتهی می شود .
اکنون و در این قسمت قصد داریم علل را بشناسیم . زیرا تا علت امری مشخص نباشد و آن را نیز نتوانیم بشناسیم ، قدرت تمیز را ازدست داده و مانند بسیاری که در این وادی راه گم می کنند و در تاریکی نفس خود فرو می روند ؛ ابن السبیل خواهیم شد . اولین دلیلی که می تواند مورد بحث ما باشد ، میل است . میل انسان به تصرف و حاکمیت از جانب خداوند متعال در وجود او نهاده شده است زیرا انسان صرفنظر از خوب و یا بد بودنش مخلوق خداست و اگر خداوند متعال بخواهد نعمت تسخیر عالم را به یکی از مخلوقات خود ( انسان ) بدهد و به دیگری ندهد ، عدالت خدا را مجروح کرده و جای تردید است !! بنابراین شکی وجود ندارد که حس حاکمیت بر جهان و تسخیر عوالم توسط انسان در وجود وی نهادینه شده و این نعمت بزرگ ، بزرگترین امتیاز هستی به یک مخلوق است .
میل تعالی و تصرف بر دیگران در وجود انسان ، مهمترین دلیل برای تعالی و یا تنزل اوست . وقتی بر مدارحق و براساس فطرت خویش عمل کند و بر بال امواج رحمت الهی سوار شود ، راهی جز تعالی و مسیری جز سعادت را نخواهد پیمود . اما اگر بر اساس هوی و هوس و خواهشهای نفسانی باشد ، چاشنی برتری جویی در وجود انسان شکوفه می زند و او را به ورطه های نابودی می کشاند . استفاده صحیح و درست از منابع و رحمت واسعه الهی ، انسان را در مقامی قرار می دهد که مخلوقات هستی بر آن رشک می برند و این در حالی است که استفاده نا صواب از رحمت های الهی موجبات خفت ، ذلت و دوری از وجود باریتعالی را برای انسان به ارمغان خواهد اورد .
دوستان آشنا ، میل به حاکمیت ، همان میل به پیشرفت و تعالی است . همان میلی است که انسان را برای کسب مقام های بالاتر دنیوی و معنوی ترغیب می کند . همان میلی است که به انسان دستور می دهد راحتی بیشتر و زندگی بهتر را تدارک کند . اما آیا تنها وجود میل تعالی در میان همردیفان در یک سازمان کفایت می کند ؟ آیا تمایل به کسب مدارج عالی ( مادی - معنوی ) تنها با تلاش و کنترل امکان پذیر خواهد بود ؟
سوالی که در ذهن وجود دارد ، این است که آیا تنها عامل میل در انسان می تواند انسان را به سعادت برساند ؟ اگر اینگونه است چرا انسانها در هر دو بعد وجود اشان پیشرفت می کنند ؟ اگر هم اینگونه نیست چه عامل دیگری باید چاشنی میل باشد که او را از ورطه های نابودی نجات دهد . در قسمت های بعدی عوامل و دلایل دیگر موضوع را بحث خواهیم کرد .
پایان قسمت دوم از یازده قسمت
ارادتمند همیشگی - کوشا متوکل